با سلام عکس متاثر کننده ای است.امید که شاهد چنین صحنه هائی نباشیم و باور کنیم که انسان یا غیر انسان بودن با عملکرد ما مفهوم پیدا می کند نه صرفا به ظاهر شبیه آدمیزاد بودن و اگر در حق حیوانی ظلم روا می دارم از آن هم کمترم .مولانا در دفتر ششم مثنوی حکایت گوسفندی را نقل می کند که از رمه جدا شد و موسی علیه السلام دنبالش رفت و گوسفند با دیدن موسی سریعتر دوید ... گوسفندی از کلیم الله گریخت پای موسی آبله شد نعل ریخت در پی او تا به شب در جست و جو وان رمه غایب شده از چشم او گوسفند از ماندگی شد سست و ماند پس کلیم الله گرد از وی فشاند کف همیمالید بر پشت و سرش مینواخت از مهر همچون مادرش نیم ذره طیرگی و خشم نی غیر مهر و رحم و آب چشم نی گفت گیرم بر منت رحمی نبود طبع تو بر خود چرا استم نمود ولی بعضی ها؟!
سلام. ممنون که سر زدی.وبلاگت عالیه.مشتری دائم وبلاگت شدم.
تشکر فروان از شما
چه بی رحم
بیچاره خره
سلام.ممنون که از وبلاگم دیدن کردین .وب شما هم جالبه.بازم از این کارا بکنید سر بزنید.
سلام
مرسی از حضورت
آخی چه بی انصاف
دلم سوخت
گناه داره خوب...
با سلام عکس متاثر کننده ای است.امید که شاهد چنین صحنه هائی نباشیم و باور کنیم که انسان یا غیر انسان بودن با عملکرد ما مفهوم پیدا می کند نه صرفا به ظاهر شبیه آدمیزاد بودن و اگر در حق حیوانی ظلم روا می دارم از آن هم کمترم .مولانا در دفتر ششم مثنوی حکایت گوسفندی را نقل می کند که از رمه جدا شد و موسی علیه السلام دنبالش رفت و گوسفند با دیدن موسی سریعتر دوید ...
گوسفندی از کلیم الله گریخت
پای موسی آبله شد نعل ریخت
در پی او تا به شب در جست و جو
وان رمه غایب شده از چشم او
گوسفند از ماندگی شد سست و ماند
پس کلیم الله گرد از وی فشاند
کف همیمالید بر پشت و سرش
مینواخت از مهر همچون مادرش
نیم ذره طیرگی و خشم نی
غیر مهر و رحم و آب چشم نی
گفت گیرم بر منت رحمی نبود
طبع تو بر خود چرا استم نمود
ولی بعضی ها؟!
ممنون سر زدی اما....
طرفدارتم
چه بی رحم.
مرسی-ما رو خندوندی